فیلر استلایت
نکات ناب فنی در خصوص جوشکاری آلیاژهای استلایت
آلیاژهای استلایت از جمله فیلر استلایت گروه بزرگی از آلیاژهای کبالت و کروم هستند که بر حسب گرید خود، ممکن است شامل مقادیری تنگستن یا مولیبدن باشند. همچنین مقادیر کم اما با اهمیت کربن (کمتر از 3 درصد) دارند.در جایی که با وجود مکانیزمهای سایش، دمای بالا و احتمالاَ شرایط خورنده وجود دارد، آلیاژهای گروه استلایت و فیلر استلایت میتوانند به عنوان یک راهکار اساسی و قابل اعتماد مطرح شوند.
- علیرغم اینکه معمولاَ دیده میشود آلیاژهای مقاوم به حرارت بالا نظیر اینکونلها و اینکولویها و … در زمینه مقاومت به سایش، ضعف دارند.
- و از طرفی آلیاژهای مقاوم به سایش نیز در زمینه مقاومت به خوردگی، حرف چندانی برای گفتن ندارند، اما این مزیت ویژه و استثنایی آلیاژهای استلایت است که میتوانند همزمان در هر سه جبهه سایش، حرارت و خوردگی پیروز میدان مبارزه باشند.
یکی از ویژگیهای مهم آلیاژهای استلایت، مقاومت خوب آنها به سایش چسبان یا گالینگ (Galling) است. لذا در مواقعی که نیاز به آب بندی بین دو فلز داریم، انتخاب خوبی به شمار میروند و نیاز به روانکاری کمی داشته و ضریب اصطکاک پایینی ایجاد میکنند. برای همین ویژگی خاص است که آلیاژهای استلایت کاربرد زیادی در ساخت قطعات مختلف کنترل ولوها، پمپهای فرایندی، شیرآلات خاص و … پیدا کرده اند.
- همچنین آلیاژهای مذکور میتوانند سختی و خواص مقاوم به سایش خود را در دماهای بالا نیز حفظ کنند. به همین منظور در فرایندهای شکل دهی گرم و همچنین اکسترود فلزات، کاربرد وسیعی داشته باشند.
دیگر ویژگی شاخص آلیاژهای استلایت، مقاومت به خوردگی در فلز مذاب است. این ویژگی، کاربرد آنها را در وانهای فلز مذاب گسترش داده است.
از دیگر ویژگیهای شاخص آلیاژهای استلایت، مقاومت مناسب نسبت به کاویتاسیون (Cavitation)، اکسیداسیون دما بالا و فرسایش (Erosion)
فیلر استلایت
بررسی فولادهای مختلف از نظر جوشکاری استلایت
پوشش استلایت، بر حسب کاربرد، ممکن است بر روی فولادهای مختلفی انجام شود. از فولادهای کربنی گرفته تا فولادهای آلیاژی، مارتنزیتی، ابزار و همچنین فولادهای استنلس مارتنزیتی و داپلکس.
1- جوشکاری استلایت بر روی فولادهای ساده کربنی
که معروف ترین آنها سری ST (ساختمانی) و سری CK (صنعتی) می باشند.
در حالت کلی، می توان گفت که جوش پذیری یک فولاد، با سختی پذیری آن ارتباط معکوس دارد. هرچه سختی پذیری بیشتر باشد، جوش پذیری کمتر است. این رابطه به شکل گیری لایه ترد در منطقه تحت حرارت زیر جوش (منطقه HAZ) مربوط میشود.
هنگامی که سختی پذیری فولاد بالا باشد، هنگام سر شدن سریع منطقه زیر جوش، فازهای ماتنزیتی تردی تشکیل میشود که مقاومت به ضربه آن پایین است. این موضوع، در شرایطی که کربن بالای 0.5 درصد است، اهمیت زیادی دارد.
برای اینکه سرعت سرد شدن را کم کنیم، لازم است قطعه کار را پیشگرم کنیم. میزان پیشگرم مورد نیاز از یک رابطه به نام CE (Cabon Equivalent) به دست میآید.
2- فولادهای آلیاژی
در این فولادها، کربن بیشتر از 0.1 است و جوشکاری سطحی در آنها مشکلات بیشتری دارد. در این فولادها، عملیات حرارتی پیشگرم و پسگرم الزامی است و این کار با توجه به دماهای شروع و پایان استحاله مارتنزیتی و دیاگرام TTT صورت میگیرد.
انجام جوشکاری پوشش دهی استلایت بر روی فولادهای ابزار یا فولادهای مارتنزیتی پرآلیاژ معمولاً انجام نمیشود.
فیلر استلایت
3- فولادهای زنگ نزن آستنیتی و داپلکس
جوشکاری استلایت بر روی فولادهای زنگ نزن، امری متداول است. این کار کاملاَ با فولادهای کربنی و کم آلیاژ تفاوت دارد چرا که در این حالت، کربن زیاد مهم نیست اما مهم این است که سخت کاری روی چه گریدی انجام میشود.
مثلاَ در فولادهای زنگ نزن آستنیتی (سری 300) شکل گیری فاز ترد در منطقه HAZ جوش روی نمیدهد. چون نیکل بالایی دارند و از تبدیل آستنیت به مارتنزیت جلوگیری میکند. در این گروه، دمای پیشگرم بین 50 تا 150 درجه سانتیگراد توصیه میشود و پس از جوشکاری، قطعه باید به آرامی سرد شود.
معضل اساسی در جوشکاری استنلس استیلها، ورود کربن از استلایت به منطقه HAZ جوش است که باعث ایجاد پدیده حساس شدن (Sensitization) و خوردگی کنار جوش میگردد. تشکیل کاربید کروم در مرز دانهها از ایجاد لایه محافظ اکسید کروم پیوسته در سطح فولاد جلوگیری کرده و مقاومت به خوردگی را در این منطقه، کاهش میدهد.
همچنین، در فولادهای داپلکس نیز پدیده حساس شدن و خوردگی کنار جوش، مثل فولادهای زنگ نزن آستنیتی ایجاد میشود.
از نظر سخت کاری سطحی، مهمترین معضل فولادهای داپلکس، تشکیل فازهای سیگما، چی، و آلفاپرایم در زمان جوشکاری است که باعث ترد شدن منطقه بزرگی در زیر جوش میشود. این فازها در محدوده دمایی 300 تا 1000 درجه تشکیل میشوند لذا بهتر است فولادهای داپلکس پیشگرم نشوند.
همچنین سریع ترین نرخ سرد شدن را باید هم برای دماهای بین پاسی و هم آخر کار داشته باشد تا کمتر در معرض ترد شدن قرار گیرد. دمای بین پاسی بهینه برای این فولادها، بین 150 تا 200 درجه سانتیگراد میباشد.
والبته یکی از شگردهای خوب برای این فولادها، استفاده از یک لایه بافری آلیاژهای نیکل مثل اینکونل 625 زیر لایه استلایت میباشد که تا می تواند ریسک پدیده های مذکور را بسیار پایین بیاورد.
دیدگاهتان را بنویسید